سامیار جونسامیار جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه سن داره

پسر زمستانی

سامیارو آراد و کارهای جدید

  سامیار نازنینم ،وقتی شما تو دلم بودی من برای چکاپ پیش دکترم می رفتم که توی مطب خانم دکتر با یه خانومی که تو دلش نی نی داشت آشنا شدم و از همانجا دوستی من و آیدا جان شکل گرفت و سرانجام شما و آراد نازنین در یک روز و در یک بیمارستان و توسط خانم دکتر خاتمی به دنیا آمدید البته شما یه ساعت از آراد جون بزرگتری...عکس بالا رو  هم برات گذاشتم که بعدها براتون یادگاری ارزشمندی خواهد بود... حالا از کارهای جدیدت بگم...نفسم از 27 شهریور 4 دست و پا می کنی و از همه جا میگیری و بلند میشی ...همه جا سرک می کشی و از شیطونی خسته نمیشی...الهی فدات بشم من... باهات انگلیسی هم کار می کنم...بهت میگمclap برام خیلی خوشگل دست میزنی...Hi five...
29 آبان 1394

دندون و آش دندونی پسرم

  سامیار داره یه دندون  قند می خوره از قندون  فرشته ی مهربون  آورده براش یه دندون نفس مامان،الان که دارم این متن رو می نویسم مدتی هست که از رویش اولین مرواریدت گذشته و من بعد از مدت ها توانستم بیام و به وبلاگت سر بزنم و برای پسر نازم بنویسم.... عزیز دلم شما در 6 ماه و 19 روزگی صاحب اولین دندونت شدی .خدا رو شکر زیاد اذیت نشدی و چند روز بعد دومین مرواریدت هم جوانه زد ....خوشگلم از اوایل همین ماه هم 4 تا دندون بالات یه جا نیش زد ...الهی قربونت برم که لبخندت شیرین تر شده ...منم برات یه آش دندون پختم و عکسش رو برات می زارم. تا بدونی که من و بابا مسعود به هر بهانه ای به پاس بودن ت...
26 آبان 1394
1